نقش هنر در آموزش و یادگیری


چکیده:

گروهی از زبان هنری برای توسعه آموزش و پرورش، تعدادی نيز برای توسعه اقتصادی، سياسی و اجتماعی و مذهبی... استفاده می نما يند.

ارائه ی امور پرورشی به مخاطبین می بایست جذاب باشند منشأ این جذابیت بعد زیبایی شناختی ارائه ی آنهاست، چنانچه توجه به بعد زیبایی شناختی در اجرای امور تربیتی هماهنگ با تحولات و تغییرات اجتماعی و فرهنگی و... مخاطبین صورت پذیرد جذابیت و توسعه ی این امور را بدنبال خواهد داشت. در فرایند های زیبایی شناختی، از دیدگاه تاریخی، عرف، سنتها و مقررات ویژه ای به وجود آمده است که خود هنرمندان و منتقدان هنری مورد بحث قرار می دهند. با تغییر فلسفه ی مسلط اجتماعی و محیط این مقررات و سنتها به چالش کشیده می شوند و هنر مندان فرایند های زیبایی شناختی جدیدی را خلق خواهند نمود. دراین مقاله ضمن بیان اهمیت و ضرورت توجه به درس هنر به نقش هنر قصه گویی ، هنر نقاشی و خو شنویسی ، رنگ ها، هنر موسیقی و شعر در توسعه فعالیت های امورتربیتی پرداخته ایم. به طور کلی رويکردهای آموزشی و پرورشی هنر(پور محمد، 1382) عبارتند از: شناخت ويژگيهای روحی و روانی- پرورش تفکر منطقی و تفکر منعطف پرورش خلاقيت پرورش حس کنجکاوی و جستجو گری پرورش حس زيباشناشی-(انتقال فرهنگ و مفاهيم اجتماعی، ايجاد و پايه ريزی سنتهای فرهنگی) اين رويکرد ها از اهداف بسيار مهم فعاليتهای تربيتی هم به شمارمی روند.

واژگان کليدی:

هنر ، درک هنری ،فعالیتهای امور تربیتی ، انواع هنر

مقدمه

ا... جميل و يحب الجمال»براستی که خداوند زيباست و زيبائيها را دوست دارد. صفات الهی و روح خداوندی در کالبد بنی بشر دميده شده است و خلقت انسان پرتوی از عظمت و جمالِ اوست.انسان هم زيباست و زيبائيها را دوست دارد. هدف فعاليتهای تربيتی، پرورش انسان برای رسيدن به کمال يا تقرب الهی می باشد. چنانچه اين اهداف از پرتو ذات خدا دميده شده در انسان، آفرينندگی، خلاقيت و حس زِيبايی جويي و ... سرچشمه گيرند به عالی ترين فعاليتهای معنوی انسان تبديل می شوند استعداد هنری و حس زيباِيي جوِیی را خداوند در نهاد جانشين خود بر زمين قرار داده است. هنراز بدو خلقت انسان زبان تبادل انديشه ها و گفتگوی فرهنگها و تمدنهای بشری بوده است و همچنين در ايجاد و پايه ريزی سنتهای فرهنگی جامعه اهميت اساسی دارد.

هنر یعنی و جود آدمی . چون هیچ فردی وجود ندارد که با هنر حتی مختصر آمیختگی نداشته باشد و آن را در حواشی زندگی اش ملاحظه ننماید .هنر شکوفایی و کمال استعداد های انسانی است ، هنر به انسان آرامش می بخشد ، روح کنجکاوی ، تحقق و سازندگی را در او بیدار می سازد . فرآیند سازندگی ، خلاقیت ، تولید و آفرینندگی را در وی بوجود آورده ، زندگی اش را قرین خوشبختی و سعادت می نماید ، به طور کلی هنر در تمام ابعاد زندگی ، مستقیم یا غیر مستقیم نقش دارد .

یکی از هنرها نقاشی است ، فرآیند ترسیم (نقاشی)فرآیند پیچیده ای است که طی آن کودک اجزای گوناگونی از تجربه هایش را برای ساختن یک کل معنی دار مورد استفاده قرار می دهد . او در این فرآیند چیزی بیش از یک تصویر را ارائه می دهد ، او بخشی از خود را به ما باز می نمایاند ، اینکه چگونه فکر می کند ، چگونه احساس می کند و چگونه می بیند .

نقاشی راهی است برای کمک کردن به کودک برای سازندگی بهتر با دنیای اطراف و تغییر در الگوهای رفتاری آنان می باشد . همچنین نقاشی در امر شناخت و درمان مشکلات کودکان سازش نایافته و کم توان ذهنی مناسب است . یکی از این مشکلات پرخاشگری است.

تعاریف مختلف هنر:

صاحبنظران و انديشمندان در موقعيتها و شرايط متفاوت تعاريف متفاوت از هنر ارائه داده اند با تغيير فلسفة اجتماعی ادراکات متفاوتی از هنر در جامعه شکل می گيرد. هنوز تعريف جامع ، کامل و هماهنگ با تغييرات و تحولات جوامع انسانی از هنر وجود ندارد. تعاريف هنر در شرايط زمانی متفاوت و يا ديدگاههای مختلف(به نقل از محمد پور ،1382 ،ص16-17) عبارتند از:

آيت ا... سيد علی خامنه ای: هر انديشه ای که در قالب هنر نگنجد ماندگار نيست

شيلر: هنر دعوتی است به سوی سعادت

اسکاروايلد: هنر کليد فهم زندگی است

ويل دورانت: از آنجا که طبيعت توقف می کند، هنر آغاز می شود

نيما يوشيج:آنچه در هنر اساس زيبايی است، راستی ودرستی است

ارسطو : هنر تقليدی از طبيعت است

هگل :هنر تجلی روح کامل است

تولستوی: هنر انتقال تجربه شخصی هنرمند وسرايت دادن اين احساس به ديگران است

مگاستا: هنر پديده ای است اجتماعی و هيچ جامعه ای و لو ابتدايی ترين قبايل، ازهنر غافل نمانده است

هانری برگسون: هنر صرفاً مشاهده مستقيم تر واقعيت است

مولی ناگی: هنر ابزار تيز کنندة حواس است و چشم ها، مغز واحساسات را تيز می کند

نقش و اهمیت هنر در زندگی:

زندگی بدون هنر بسیار بی‌روح و کسل کننده است. نقش هنر در زندگی این است که به مردم امید و نشاط می‌دهد. کار دیگر هنر این است که دوست داشتن زندگی را به انسان می‌فهماند و «زندگی با صفا» را به او نشان می‌دهد.

هنر پدیده‌ای است که از دیرباز نقشی بسزا در زندگی انسان دارد و تاثیر این موضوع چنان بوده است که همراه بسیاری از صاحب‌نظران و اندیشمندان در ادیان و مکاتب مختلف از آن به عنوان وسیله‌ای کارآمد و موثر در جهت ترویج و تبلیغ اندیشه‌ها و رفتار مورد نظر خود از آن استفاده کرده‌اند.

خاستگاه هنر هر چه باشد، درباره این مطلب میان اندیشمندان مختلف اتفاق نظر وجود دارد که «هنر از قدیمی‌ترین و موثرترین پدیده‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان است»، تا جایی که هیچ وسیله‌ یا روش زندگی را نمی‌توان پیدا کرد که هنر به نوعی در آن نفوذ نکرده باشد.

اهداف هنر در مدارس ابتدایی:

کمک به تحقق اهداف آموزش و پرورش دوره ابتدایی

آشنایی مقدماتی با ابزار و مواد هر یک از رشته‌های هنری

توجه به زیبایی‌های طبیعت

توجه به توانایی‌های خود و کسب اعتماد به نفس

تمایل به ابزار افکار، علایق و احساسات

توانایی در انجام صحیح حرکات

توانایی در گفتار

توجه به حفظ میراث فرهنگی و احترام به هنرمندان و آثار هنری

تمایل به مشارکت در فعالیت‌های هنری گروهی

مشکلات و راهکارهای درس هنر در مقطع ابتدایی:

1_نبود کارگاه هنر در مدرسه: یکی از کلاس‌های مدرسه به فعالیت‌های هنری اختصاص داده شود تا دانش‌آموزان هر کلاس در زنگ هنر فعالیت‌هایشان را در آن جا انجام دهند.

2_ نبود همکار متخصص هنر در مقطع ابتدایی: معلمان هنر در سطح در دوره ابتدایی شناسایی و از وجود آنها برای آموزش هنر استفاده شود برای معلمانی که مهارت‌های ویژه هنری دارند انگیزه معنوی و مادی فراهم شود.

3_آشنا نبودن معلمان با اهداف و برنامه‌های درس هنر: ضرورت دارد دوره‌های آموزش ضمن خدمت برای آنان برنامه‌ریزی و اجرا گردد.

4_ آزادی بی‌قید و شرط دانش‌‌آموزان در زنگ نقاشی: بهتر است مربی آنها را راهنمایی کند تا از تکرار عناصر در کار پرهیز نمایند و این امر به منزله سلب آزادی هنری نمی‌باشد بلکه پیشگیری از عادات غلط و ناشیانه و در مقابل، افزایش قدرت دید و ایجاد مهارت بیشتر در آنها است.

5_ عدمت توجه مدیران به نقش هنر در تربیت دانش‌آموزان: ابلاغ پیام‌های تربیتی و هر نوع محتوای مورد نظر اگر با جاذبه‌های هنری و ادبی همراه باشد، موفقیت و اثربخشی آنها چند برابر می‌شود و این پیام‌ها اگر بر محمل هنر سوار شوند به نیکوترین شکل و ماندگارترین حالت بر جان و دل دانش‌آموزان اثر خواهند گذاشت.

6_ عدم توجه به ارزش هنر در غنی‌سازی اوقات فراغت: اوقات فراغت،‌ لحظاتی است که دل فارغ و آسوده باشد، آماده خوب دیدن، خوب فکر کردن و قبول باورها.

7_ عدم آشنایی همکاران به جنبه‌های مختلف کارهای هنری در زنگ هنر: هنر می‌‌تواند زمینه‌های رشد در جنبه‌های مختلف روانی، عاطفی و دینی را فراهم سازد برای مثال نمایش می‌تواند تاثیرات تربیتی خاصی بگذارد که برخی از این تاثیرات از دیگر هنرها نظیر نقاشی یا خوش‌نویسی ساخته نیست.

مشکلات تدریس هنر ، تنها زمان اندک آن و انتظارات دانش آموزان برای فراگیری بیشتر و بهتر هنر نیست. بسیاری از مشکلات تدریس هنر در مدارس راهنمایی، ناشی از نقص کتب آموزشی و نگاه کهنه و قدیمی سیاست گذاران آموزشی است . چگونه می توان بر مشکلات درس "آموزش هنر" در سال اول راهنمایی غلبه کرد؟ چگونه می توان میزان رغبت و شوق دانش آموزان را برای فرا گرفتن درس هنر افزایش داد؟ چگونه می توان درس هنر را زمینه بروزخلاقیت در دانش آموزان راهنمایی قرار داد ؟ و مهم ترین سوال : چگونه می توان بروزخلاقیت در دانش آموزان و رغبت و شوق دانش آموزان را برای فرا گرفتن درس هنر در کتب آموزش هنر برطرف کرد؟ این سوالات از جمله سوالاتی است که با رسیدن به جواب آن می توان بر بسیاری از مشکلات تدریس هنر فائق شد و فرایند تدریس و آموزش هنر هم برای دبیر هنر و هم برای دانش آموزانش شیرین تر شود. مفاهیم هنر به رقم غوطه وری مان در کشوری هنر آفرین و هنر پرور چندان شناخته شده نیست و در حال حاضر قابلیت های هنر در زندگی روزمره و نظام آموزشی چندان شناخته شده نیست. با تعریف صحیح هنر و آشنا شدن به قوت های آن پی می بریم که تا چه حد از این نیروی نهفته در اصالت های فرهنگی و ملی مان غافل بوده ایم و نتوانسته ایم بهره چندانی در تربیت و تعلیم دانش آموزان داشته باشیم. علاوه بر ایجاد پیوستگی‌ و اتصال‌ فرهنگی‌ در دانش آموزان ضمن‌ آموزش‌ که یکی‌ از اهداف‌ مورد انتظار نظام های آموزشی است توجه به پرورش خلاقیت نیز برای جهش فرهنگی که نوعی جهش فکری را پدید می آورد در کناراین مشخصه در نظر گرفته می شود. و همین عامل در نظام های آموزشی به عنوان یک مشخصه و پارامتری قلمداد می شود که آموزش‌ نوین‌ را از آموزش‌ سنتی‌ متمایز می‌سازد. در عرصه‌ی‌ آموزش‌ هنر امروز، "خلاقیت‌" یک عنصر اساسی‌ آموزش‌ را تشکیل‌ می‌دهد که متناسب با نیاز نظام آموزشی بر این ویژگی آموزش هنر در برنامه های درسی قرار گرفته است. توجه به پرورش خلاقیت در دانش آموزان با توجه نیاز روز افزون جامعه ایران اسلامی به خود کفایی کشور روز به روز در نظام آموزشی جای خود را باز می کند و به همین تناسب لازم است توجه به بالا بردن خلاقیت در تربیت دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد. تعریف خلاقیت مورد انتظار در دانش آموزان حد خاصی ندارد ولی تعرف این هدف بر اساس حداقل ها این است که دانش آموز بتواند در طول یک سال آموزشی بتواند نیازهای آفرینشی خود را که در وجود درونی اش قرار گرفته پیدا کرده و متناسب با آن به آفرینشی دور از تقلید دست بزند. در فرآیند آفرینندگی دانش آموز با لذت بردن از کشفی که از درون خود کرده است نه تنها به اهداف آموزشی درس هنر می رسد که در صورت توجه بیشتر با خلق آثار هنری که ناشی از نیروی بدست آمده اش در درس هنر می باشد زمینه خلاقیتش برای کشف و آفرینش در حوزه های دیگر علوم نیز فراهم می شود. در جریان درس "آموزش هنر" هم و غم دبیر هنر نباید با زمانی اندک و امکانات محدود صرفا آموزش باشد مباحث کتاب باشد. وانگهی‌، نظام‌ آموزش‌ رسمی‌ و همچنین‌ آموزش‌ آزاد هنر هیچ‌ یک‌ نمی‌توانند زمانی‌ نامحدود و برنامه‌ای‌ فردی‌ برای‌ آموزش‌ تدارک‌ ببینند. ازاین‌رو، آن‌چه‌ که‌ به‌واقع‌ عملی‌ و امکان‌پذیر است‌، انتقال‌ دانش‌ و فن‌ هنری‌ و تا حدودی‌ اخذ مهارت‌ است‌. توفیق‌ در این‌ برنامه‌ها به‌ مفهوم‌ پرورش‌ استعدادهای‌ ناآشکار و زمینه‌سازی‌ برای‌ آغاز کار هنری‌ است‌، همان‌ هدفی‌ که‌ آموزش‌ هنر دنبال‌ می‌کند. مطابق اهداف نظام آموزشی و آموزش راهنمایی هدف از گنجاندن درس "آموزش هنر" تربیت هنرمند نیست که البته این تربیت اگر صورت بگیرد خیلی آرمانی و قابل ستایش است بلکه هدف اصلی پرورش دانش آموز متاثر از ارزش های موجود در هنر است و بدیهی ترین این ارزش ها پرورش دانش آموزانی خلاق و پویاست . بر همین اساس باید دید چگونه می توان بر مشکلات درس "آموزش هنر" در راهنمایی غلبه کرد و این درس را به عنوان درسی لذت آفرین و جذاب ارائه کرد تا دانش آموزان با جدای از مشکلات حاشیه ای این درس به اهداف اصلی آن پی ببرند؟ در ذیل مواردی از مهم ترین مشکلات موجود در سر راه آموزش هنر وجود دارد؛ بیان می شود تا با در نظر گرفتن آن بتوان قسمتی از مشکلات این درس را با تالیف جدید کتب رفع کرد. 1-کم‌اهمیت‌ بودن‌ درس‌ هنر به‌ نسبت‌ سایر دروس‌ از منظر بسیاری‌ از مسئولان‌ و سیاستگذارن‌ امر آموزش‌ 2- فقدان‌ تعریف‌ صریح‌ از شرح‌ درس‌ هنر و اهداف‌ آموزش‌ هنر 3- کمبود وقت : در سال اول راهنمایی 2 ساعت و در 2 سال دوم و سوم به مدت یک ساعت برای تدریس هنر در نظر گرفته شده است که برای تدریس هنر خیلی کم است. 4- بسته‌بودن‌ نظام‌ و فضای‌ آموزشی‌ نسبت‌ به‌ هرگونه‌ نوع‌آوری 5- پایین بودن آگاهی والدین و دیگر همکاران آموزشی به اهمیت درس هنر 6- عدم‌هماهنگی‌ میان‌ دبیران‌، نیازهای‌ واقعی‌ آموزش‌گیرندگان‌ و برنامه‌ریزان‌ دروس‌ هنر 7- عدم‌ وجود پیش زمینه های‌ آموزش‌ هنر از دوران‌ مهدکودک‌ و پیش‌دبستانی‌ و دوره ابتدایی 8- فقدان‌ فضای‌ مناسب‌ برای‌ برگزاری‌ کلاس‌های‌ هنر 9- کمبود و در بسیاری‌ از موارد عدم ‌وجود وسایل‌ کمک‌آموزشی‌ 10- عدم‌تطبیق‌ دروس‌، سرفصل‌ها و نوع‌ آموزش‌ هنر با نیازهای‌ واقعی‌ جامعه‌ بررسی دلیل شکست دانش آموزان در تحصیل به مطالعه دقیق احتیاج دارد، تنبلی یا بی میلی را نمی توان تنها دلیل عقب افتادگی تحصیلی دانست. گاهی علت شکست دانش آموزان را باید در خانواده، گاه در مدرسه و معلم و گاه در جامعه و نظام آموزشی و وضعیت اقتصادی جستجو کرد.

مدرسه درمیان نهادهای تعلیم و تربیت جامعه جایگاه ویژه ای دارد. درواقع مدرسه بعد از خانواده مهمترین عامل در پرورش افراد است. در حدود سن هفت سالگی تربیت افراد در مدرسه آغاز می شود و تا دوران جوانی ادامه دارد. در این مدت دانش آموزان در جنبه های مختلف جسمانی، عقلانی، اخلاقی، هنری و غیره پرورش پیدا می کنند.مدرسه کانونی است که در آن دانش آموز در معرض تجربیات جدید قرار می گیرد و وجود همکلاسی ها، شرایط و روابط تازه، عرصه ای را برای کسب مهارت های اجتماعی فراهم می کند، درنهایت آموزش رسمی، فرد را برای یادگیری میراث فرهنگی جامعه در قابل تعلیمات مدرسه ای آماده می سازد.

اودلوم معتقد است که نظام آموزشی امروز برای نیازهای مختلف دانش آموزان در مراحل مختلف رشد و باتوجه به تفاوت های فردی آنان کافی نیست، نظام آموزشی چنین است که به دانش آموز هرچه گفته می شود، باید انجام دهد و اگر از قبول آن سرباز زند به نوعی تنبیه و زندگی برای او تلخ می شود. اگر مطالب آموختنی برای دانش آموزان جالب نباشد به طرف آن نمی روند. جالب توجه بودن برای روان ما شبیه اشتهای به غذا برای جسم است. همان طور که جسم غذای ناخوشایند را رد می کند، فکر ما نیز غذای نامطبوع را رد می کند.

موفقیت یک نظام آموزشی مستلزم وجود ۵رکن است:

1_برنامه تحصیلی مناسب

_2معلمان کافی و با صلاحیت

3_کتاب ها و وسائل درسی مناسب

4_آموزشگاه های مطابق با وضعیت جغرافیایی و با کیفیت مناسب

5_سازمان اداری مطابق با مقتضیات اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی کشور

چنان چه برنامه با مرحله سنی کودک مناسب نباشد یا محتوای زیاد و غیرضروری را شامل شود و کتاب ها ازنظر محتوا کهنه یا تکراری باشد و توزیع آموزشگاه ها در سطح کشور درست صورت نگیرد یا شرط دیگری تحقق نپذیرد به مشکلات تحصیلی و درنتیجه افت آن می انجامد و سرمایه انسانی، اقتصادی زیادی تلف می شود و طبعاً جبران اتلاف نیروی انسانی امکان پذیر نیست و چه بسا نیروهای فکری درجهت درست و مناسب خود رشد نکنند

هنر و تربیت:

ارائه ی امور پرورشی به مخاطبین می بایست جذاب باشند منشأ این جذابیت بعد زیبایی شناختی ارائه ی آنهاست، چنانچه توجه به بعد زیبایی شناختی در اجرای امور تربیتی هماهنگ با تحولات و تغییرات اجتماعی و فرهنگی و... مخاطبین صورت پذیرد جذابیت و توسعه ی این امور را بدنبال خواهد داشت. در فرایند های زیبایی شناختی، از دیدگاه تاریخی، عرف، سنتها و مقررات ویژه ای به وجود آمده است که خود هنرمندان و منتقدان هنری مورد بحث قرار می دهند. با تغییر فلسفه ی مسلط اجتماعی و محیط این مقررات و سنتها به چالش کشیده می شوند و هنر مندان فرایند های زیبایی شناختی جدیدی را خلق خواهند نمود.

چون سواد فناورانه هنری در بیشتر مدارس مورد توجه قرار نمی گیرد . ارائه هنر والا و سنتی برای معلمان و دانش آموزان اهمیتی ندارد. هنرهای توده پسندِ هماهنگ با فرهنگ کشور را مناسب ترین شیوه ی هنری برای توسعه و تحول هر فعالیت اجتماعی می باشد.

هنر يکی از مقوله های جدی فرهنگی هر جامعه ای است و دانشمندان آن را عالی ترين شکل فعاليت معنوی انسان دانسته اند. طبيعی است که وقتی اين فعاليت معنوی انسان امکان رشد بيابد در غنا بخشيدن به فرهنگ اجتماعی کاربردی عظيم خواهد داشت. از سوی ديگر ، هنر در رشد ، بالندگی و شکوفايی انسان، در درک و شناخت جهان پيرامون در راه يابی به ژرفای درون آدم ها، در آشنايی با آداب و رسوم و فرهنگ و اعتقادات اقوام گوناگون جهان، در ايجاد فضای تفاهم و همبستگی ميان ملل، درتبادل اطلاعات و غيره يازيگری است شايسته وبايسته.(شفيعی ومحمد پور،1383ص12)

هنر در فرايند خلاقيت هنری شخصيت را پرورش داده و آنچه را به زبان نمی آيد بيان می کند زيرا هنر وسيله بيان خويشتن است و به عنوان صميمانه ترين زبان احساسات محسوب می شود. زبان هنر، اصيل ترين، خالصترين و رساترين زبانهاست که به کمک آن می توان افراد جامعه را بسوی پيشرفت و تعالی سوق داد. هنر به زندگی تحرک می بخشد و عاملی برای رشد تفکر و ايجاد فلسفة خاصی برای زندگی می شود و در جنبه های مختلف اجتماعی ارزشمند واقع شده وابعاد معنوی وجود انسان را تقويت می کند..

«آشنا کردن دانش آموزان با تجربیات هنری ، تفکرات و اصول بصری ، زیبایی شناسی و تأثیرآن در فرایند یاددهی ، یادگیری در مدرسه ها ضروری می نماید، لذا مربیان باید از طریق هنر دانش آموزان دوره ابتدایی را با میراث گذشتگان و هنرمندان ایرانی آشنا سازند. برنامه های هنری را می توان زمینه ساز ایجاد سواد بصری ، بی تکلفی ، سادگی ، صداقت و ژرف نگری دانست.آموزش هنرهای کاربردی نیز برای کشف توانایی های فردی و احتماعی دانش آموزان در زندگی و تحصیل نقش مهمی ایفا می کند. مربیان تربیتی ، سازنده و تکمیل کننده آموزش های رسمی مدارس هستند . هنربه عنوان ابزار کار ، در دست توانای مربیان ، نقش بسیار چشمگیری ایفا می نماید، که در این مقاله به نقش هنر در فعالیت های تربیتی می پردازیم . تربیت را می توان به هنر تشبیه کرد. هنر دو جزء اساسی دارد . روح هنر همانا احساس هنرمند است که هر قدر غنی تر و بارورتر باشد، به همان اندازه اثر هنری اصیل تر و کامل تر است. تربیت نیز شبیه هنر است و روح این هنر ، وارستگی خود مربی و کمالات معنوی و الهی اوست که اگر این روح در میان نباشد ، به کار بستن تکنیک های تربیتی به تنهایی دردی را دوا نخواهد کرد» . (کریمی . 1387.ص7).

مربیان پرورشی می بایست دوره های ضمن خدمت مربوط به انواع هنررا بگذرانند.آنان با همکاری مدیر و معلمان مدرسه به توسعه ی فعالیت های تربیتی می پردازند.

هنر نقاشی و خوشنویسی در فعالیتهای تربیتی:

یکی از هنرهایی که می تواند در تربیت کودک سهم بسزایی داشته باشد نقاشی است. نقاشی کردن فعالیتی تقریباً غریزی است که در رشد هوشی و ذهنی کودکان و نوجوانان بسیار مؤثر است . بسیاری از پژوهندگان بر این عقیده اند که نقاشی کودک دریچه ای است که بر اندیشه ها و احساسات او گشوده می شود و می توان از نقاشی های او در سنجش شخصیت یا تشخیص نابسامانی های روانشناختی او استفاده کرد و در پی درمان آن ها برآمد. اهمیت نقاشی از این جهت است که به حقیقت ذاتی اشیا از کلمات بسیار نزدیک تراست و درک آن برخلاف نوشتن به کوشش و دقت زیادی نیاز ندارد. به زبان ساده تر ، شکل یک خانه هر قدر هم که بد کشیده شده باشد شباهت بیش تری از کلمه خانه به خانه واقعی دارد و چون کودک برای تجسم بخشیدن به اشیاء در مغزش بیش تر از تصویر واقعی آن ها استفاده می کند، نقاشی می تواند در برقراری ارتباط با دنیای بیرون، نقش مهمی ایفا کند، در این کار سه بخش یعنی دست، چشم و مغز فعالیت دارد. کودک اندکی که بزرگتر شد متوجه می شود کشیدن نقاشی به او امکان می دهد که اندیشه ها و یا به عبارت دیگر تأثیر پذیری از خاطرات و فرهنگ محیطش را نشان دهد. او به کمک نقاشی دلهره های درونی اش را آشکار می سازد وبه این طریق اثر مخرب آن ها راکاهش می دهد . به همین جهت برای رفع بسیاری از مشکلات روحی و روانی دانش آموزان می توان از نقاشی استفاده کرد.

فواید درس هنر:

الف) کودک از طریق فعالیت نقاشی به شناخت خود و جهان نائل می شود

ب) کشیدن نقاشی منجر به پرورش تخیل کودک می شود

ج) از دیگر ویژگی های نقاشی، قابلیت آن در انتقال دانش های کودک است

د) ایجاد سرگرمی سالم و لذت بخشیدن به کودک از دیگر آثار این هنر است

ه) شناخت محیط و فضای زندگی از دیگر کارکردهای مهم نقاشی است که کودک آن را به دست می آورد.)

ارزش آهنگ خط در هنر مشرق زمین از هنر خطاطی سرچشمه گرفته است و بعد به طراحی ، سرایت می کند. طراح ایرانی ، ویژگی های شکل (هنر و طراحی) و تغییر آهنگ خط را در رابطه ساختمان اجسام جستجو می کند. خط می تواند به اشکال مختلف ظاهر شود ، ضخیم ، نازک ، باریک ، بلند ، باز ، بسته ، مقطع ، پیوسته ، عمودی ، افقی ، زاویه دار ، مارپیچ ، شکسته ، خمیده ، براق ، مکدر ، شفاف و مات . خط ، به تنهایی توانایی آن را دارد که حالت های بیانی مختلف مانند : غم ، شادی ، عصبانیت ، اطمینان و ... داشته باشد.( کریمی . 1387.ص7)

هنر قصه گویی و تأثیرات تربیتی آن:

کریمی در مورد نقش قصه و قصه گویی در تربیت می گوید:«قصه گویی ، فرایندی است که هر چند ممکن است در میان همه قشرها انجام گیرد، اما مخاطبان اصلی آن کودکان و نوجوانان اند. در مقابل ، تعلیم و تربیت بچه نیز هدف و برنامه ی اصلی نظام آموزش و پرورش است . به بیانی دیگر، نقش و تأثیر قصه چه به صورت کفتن از حفظ و چه خواندن از روی متن و تصویر باشد ، کاملاً بدیهی و روشن است . استفاده از این شیوه در دوره های پیش دبستانی و دبستانی ، ضروری و از برنامه های کاری معلمان و مربیان است و در دوره های بالاتر جزء فعالیت های ضمنی و ابتکاری بعضی معلمان به شمار می رود. بچه ها باشنیدن هر قصه ، این نکته را احساس می کنند که شایسته تر آن است که بیش از آنچه می گویند ، بشنوند و فبل از سخن گفتن، کمی بیندیشند. وادار سازی دانش آموزان به تفکر و تأمل یکی دیگر از تأثرات شگرف هنر قصه گویی است.

هنر موسیقی و شعر در فعالیت های امور تربیتی:

«ادوات موسیقی های سنتی و معاصر هر کدام به نوعی در تلطیف عواطف دانش آموزان مؤثر هستند. پرهیز از موسیقی های مبتذل و گرایش دانش آموزان به موسیقی و آوازهای طبیعی و مجاز تأثیرات شگرفی در روح و روان دانش آموزان به جا می گذارد. شعر وادبیات جزء هنر های شنیداری و ذهنی است. همواره طبیعت ، الهام بخش شاعران و هنر مندان و زمینه ی فکری برای سرودن شعر است.

گوش دادن به سرود طبیعت و تمامی جلوه های آن مانند صدای آبشارها و آواز پرندگان ، لحظهی شروع سرایش شعر و منبع الهام شاعر است. از طریق آموزش و فعالیت در زمینه ی پرورش ذوق هنری می توان با استفاده از سرود شعر، دانش آموزان را به سوی (آموزه های دینی) هدایت کرد . موسیقی ، سرود و اشعار گوناگون ابزارهایی هستند که دانش آموزان را با (آموزه های دینی) آشنا می کنند. از عناصر ریتم ، آهنگ و موسیقی در مدارس ، می توان برای آموزش بعضی از دروس ، مثل ریاضی ، بهره جست» .( کریمی . 1387.ص7)

رنگ ها ونقش آن ها در تعلیم و تربیت:

«پژوهشگران در رابطه با تأثیر عوامل مختلف در بازدهی و نتایج فرایند تعلیم و تربیت ، مطالعات کسترده ای انجام داده اند و نقش کمی و کیفی عوامل مختلف نرم افزاری مانند: برنامه ریزی ، مدیریت ، نیروی انسانی و همچنین عوامل سخت افزاری مانند: محیط طبیعی ، فضاهای فعالیت و تجهیزات مختلف را شناسایی و ارزیابی کرده اند..

به نظر« چان کولتز» چگونگی فضاهای آموزشی و پرورشی از عوامل موثر در کارآیی درونی آموزش وپرورش می باشد.در تعلیم و تربیت نوین ، فضای فیزیکی مدارس به عنوان یک عامل زنده و پویا در کیفیت های آموزشی و پرورشی دانش آموزان ، ایفای نقش می کند..

در پژوهش های انجام شده ، عوامل شکل دهنده به فضای فعالیت همچون : اندازه ، تناسب ، نور و رنگ مورد بررسی قرار گرفته است . در میان عوامل فوق ، رنگ نقش مهم و بسزایی در تأثیرات محیطی و در نتیجه میزان و کیفیت فعالیت های آن دارد.

بعضی از رنگ ها مفاهیمی چون : روشنی ، شادمانی و امیدواری داشته و برسلامتی روح و روان آدمی تأثیر بسزایی دارند و گروهی از آن ها ، موجب کسالت ، یاس ، غم و اندوه گردیده و باعث خستگی و افسردگی روح و روان آدمی می شوند.

«هنر ارتل» تأثیرات رنگ محیطی را میان کودکان مدرسه ای در مونیخ مورد مطالعه قرار داد. در این تحقیق رنگ های اصلی مورد مطالعه با تأثیرات مثبت تر ذهنی ، زرد ، زرد متمایل به سبز ، پرتقالی و آبی روشن بود که در چنین شزایطی نمرات بهره هوشی کودکان دوازده نمره افزایش یافت ، در حالی که در محیط های تیره (سیاه ، قهوه ای و ...) نمرات بهره ی هوشی کودکان ، کاهش یافت. دریک جمع بندی از مطالعات پژوهشگران در مورد رنگ ، رنگ های روشن و نزدیک به سفید ضمن افزایش فعالیت عمومی بدن ، باعث نشاط ، پیشرفت کار و فعالیت های شغلی ، حرفه ای ، تحصیلی و ... می گردد و برعکس ، رنگ های تیره اثر کاهندگی در میزان تحرک داشته ، باعث کم شدن فعالیت و پیشرفت می گردد. رنگ های تیره محیط را تاریک تر و کوچک تر جلوه نشان می دهد در حالی که رنگ های روشن که بزرگ تر جلوه می کنند و محیط را روشن تر و پر نور تر جلوه می دهند». (عبدالحسینی ، 1387.ص10).

اگر نظام تعليم و تربيت بيان هنری به خود گيرد موفقيتش بيشتر از هر زمان ديگر خواهد بود، وبطور مستقيم يا غير مستقيم در جنبه های مختلف اسباب رشد را به انسانها هديه خواهد کرد.(محمد پور،1382،ص18).

زبان هنر قادر است مؤثرتر از هر وسيله ارتباطی ديگری دانش را نشر دهد. هنرهای تجسمی تجليات عالی زبان هنری هستند.بنابراين زبان هنر وسيله ای شگفت انگيز برای بر قراری ارتباط ميان آدميان است. ياددهي و يادگيری هنر به پرورش شخصيت انسان می انجامد مهم ترين وسيله برای توسعة فعاليتهای امور تربيتی زبان هنر است با فراگيری اين وسيلة ارتباطی جهانی، هم می توان پرورش جنبه های مختلف شخصيت انسان را تضمين کرد و چنانچه حس زيبا جويانه و ادراک تصويری در مخاطبان پرورش يافته با شد هنر وسيله ارتباطی است که بصورت مستقيم و غيرمستقيم می تواند شرايط توسعه فعاليتهای امور تربيتی را فراهم نمايد. فعاليتهای امور پرورشی در قالب زبان هنر ماندگار خواهند بود. انديشه ها و ارزشهای بنيادين فعاليتهای پرورشی از پيشية فرهنگي ما و متناسب با ويژگيهای کنونی جامعه شکل می گيرند و در قالب هنر ماندگار می شوند..

با در نظر گرفتن گرايش انسان به زيبائيها و ميل به کمال در آنان و مطابقت دادن آن با کارکردهای آموزشی و پرورشی هنر، به راحتی می توان دريافت که، انسان چه آگاهانه و چه ناآگاهاه خواستار زيبايی است. هنر در زمينة تعليم و تربيت و کشف استعدادهای خلاقه دانش آموزان نقش حياتی داشته و قادر است يک انسان کوچک را به سوی جهان نوآوريها و خلاقيتها رهنمون ساخته و او را با گنجهای گرانبهای فرهنگ و هنر آشنا سازد. (محمدپور،1382ص12-13).

زبان هنر و ارتباط بصری و حسی از لحاظ توان، خواه برای آشتی دادن انسان با شناخت خويش و خواه برای بخشيدن موجوديتی يکپارچه به او از معتبر ترين وسايل است، زبان هنر قادر است مؤثرتر از هر وسيله ارتباطی ديگری دانش را نشر دهد. زبان هنر به انسان امکان می دهد که تجربه کند و تجربياتش را در شکلی قابل مشاهده مستند سازد مثل هنرهای تجسمی که تجليات عالی زبان هنری هستند. بنابراين زبان هنر وسيله ای شگفت انگيز برای بر قراری ارتباط ميان آدميان است.

انسان در جريان تفکر زيبا شناسانه و فعاليتهای هنری با عواملی چون،تعادل، توازن، هماهنگی، نظم، تشابه، تضاد، و...در گير است و در اين گيرودار سعی می کند آنها را در بهترين وجه ممکن مورد استفاده قرار دهد.

عناصر بوجود آورنده ی آثار هنری تماماً در جهت انسانی کردن زمين و به کمال رساندن انسان مورد توجه هنرمندان است. (محمدپور،1382ص67-68)

فعاليتهای هنری ضمن ايجاد فرصتها برای تقويت حس کنجکاوی، تقويت حواس، سيالی ذهن، پرورش دقت و ايجاد اعتماد بنفس و خودباوری و... در کودکان که منجر به دستيابی آنان به مهارتهای هنری می شود، در آموزش ساير مفاهيم آموزشی و پرورشی و دروس ديگر نيز حائز اهميت است.

بهره گيری از شيوه ها و فعاليت های هنری برای ارائه آموزشها موجب تعميق يادگيری، کيفيت بخشی به فعاليتهای گروهی و مشارکت جويی و لذتبخش نمودن فرايند ياددهی- يادگيری گرديده و آموزش دروس ديگر را ازسهل ترين روش ميسر می سازد.

نظر سنجی بعمل آمده از معلمان و عالمان تعليم و تربيت و مسؤولان آموزش و پرورش کشور در سال 1377 به نقل از محمد پور بيانگر نگرش مثبت آنان نسبت به درس هنر و نقش اساسی هنر در تدريس ديگر دروس می باشد.

زبان هنر و اساسی و مؤثرترین روش برای توسعه فعالیت های امور تربیتی می باشد. ضروریست همه ی مربیان تربیتی و معلمان و دانش آموزان کارگاههای عملی دروس هنر را با موفقیت به پایان برسانند تا به درک هنری و ارتباط تصویری دست یابند و همچنین یادگیری الفبا ی زبان هنر و ادراک هنری لازمه ی توسعه ی هر فعالیتی بوسیله زبان هنر، می باشند.

با تجربه مکاتب مختلف فرهنگی، هنری، علمی، اجتماعی، سياسی و اقتصادی و با داغ شدن بحث های زيبايی شناختی، فردگرايی، خردگرايی، مفهوم مدرن و مدرنيته، فرم و محتوی و جنبشهای آوانگار در ابعاد گوناگونش، موضوعات متنوع ترگشته و هر روز شکل جديدی از هنری پديدار مي شود که به نوعی در زندگی افراد حضور يافته و شکل دهنده ادراک معاصر می گردد. (محمدپور،1382ص61-62).

تنوع گستردة هنر و فعاليتهای هنری پرسشهای سياستگذاری مهمی را مطرح می کند، دربارة اينکه از چه اشکالی از هنر و کدام دسته از هنرمندان بايد حمايت کرد؟ چگونه بودجه ای در اختيارشان قرار داد؟ چه نوع هنرها و چه گروهی از هنرمندان بايد مورد بی مهری قرار گيرند و به آنها بی توجه بود؟(لس هيود وهمکاران،1380،ترجمه احسانی،ص92).

وظيفه آغازين هنر برقرار کردن ارتباط است با تبادلی فرهنگی، زيبايي شناختی که بين هنرمند به عنوان توليد کننده ، و حضار بعنوان مصرف کننده انجام می گيرد . مديران هنر ممکن است تلاش کنند موانعی را که در راه درک هنری وجود دارد بردارند تا بتواند در سطح جامعة گسترده تری جلوه گر شود ، عملکرد هنر اهميت دارد ، به حضار معرفی می کند.

برای ترويج تفکراتی که در زندگی بشر نقش منحصربه فردی دارند، بايد از مراکز علمی و آموزشی شروع نمود و دانش آموزان را از اين موهبت پر ارج(هنر و فعاليتهای هنری) درجهت بالندگی آنان بهره مند ساخت و با استفاده از امکاناتی که درس هنر در اختيار قرار می دهد در جهت تربيت شهروندانی شايسته تر کوشيد. (محمدپور،1382ص61-62)

درک هنری لازمة توسعه فعاليتهای امور تربيتی درمدارس :

لازمة توسعه فعاليتهای امور تربيتی از طريق هنر، افزايش مهارت مخاطبين در برقراری ارتباط و ادراک بصری می باشد. آموزش هنر که بسياری از جنبه های شخصيت انسان را در بر می گيرد، بايد جدی گرفته شود. نظر دو معلم آمريکايي (به نقل از سر کار آرانی، 1381،ص29) قابل توجه است: "برای دانش آموزان آمريکايي چندان مهم نيست که آهنگی را مشترکاً بياموزند و آن را اجرا کنند؛ اين در حالی است که ما بدون بهره گيری از موسيقی و هنر نمی توانيم فرهنگ و مفاهيم اجتماعی را به کودکان بياموزيم."

در ژاپن برنامه درسی ملی وجود دارد ولی حدود يک سوم از ساعات آموزشی مدارس ابتدايي به مو ضوعات غیر آکادميک چون هنر، موسيقی و تربيت بدنی، خانه داری و فعاليت های ويژه اختصاص دارد.( سر کار آرانی، 1381،ص28).

درک هنری از تجربة هنری ناشی می شود و بايد از طريق دانش عملی به دست آمده از چنين تجاربی، به شکل گيری آن کمک می شود. درک هنری زمينة فکری و انتقادی است و سبب می شود که افراد توسط آن به قضاوت در مورد ارزش هنری آثار هنری... در ارتباط با زمينة تاريخی و فرهنگی آن آثار و جايگاه واقعی هنر در حيات مردم سرا سر جهان بپردازند.(جان لنکستر،1377،ص12 ).

به نظر می رسد برخی بدون کار هنری قادر به «درک» هنر هستند. چنين امری امکان پذير نيست و درک و انتقاد آنان نمی تواند واقعی باشد. آيا شخص می تواند درک کند که رنگ چگونه روی بوم نقاشی نهاده می شود، بی آنکه خود هرگز چنين کاری را تجربه کرده باشد؟ آيا من می توانم احساس يِک فضانورد را به هنگام پا نهادن به سطح کره ماه درک کنم، درحالی که خود هرگز چنين کاری نکرده ام؟ تصور می کنم که نه. (جان لنکستر،1377،ص12 ).

جان لنکستر در تأييد نظر خود نقل می کند که در گزارش بنياد کالوست گلبنگيان تحت عنوان هنر در مدارس اين نکته مورد تأکيد قرار گرفته که آموزش «زيبايي شناختی » برای کودکان از اهميت خاصی برخوردار است. و به اين مسأله اشاره می کند که هنر در ايجاد و پايه ريزی سنتهای فرهنگی حائز اهميت است و کودکانی که تجارب خلاقة هنری دارند، آن را بهتر درک می کنند و برای آن ارزش بيشتری قائل هستند. براستی چنين است؛ زيرا ذوق و خلاقيت هنری برای آنان معنی دارتر خواهد بود. جنبة درک هنری در بر گيرندة پاسخهای عاطفی، حسی و تعقل تجارب هنری خلاق است و زمينه ای است که قدر شناسی از هنروری، صنعتگری و کيفيت طرح را چه در آثار فرهنگی هنری گذشته و حال مورد تأکيد قرار می دهند .

متأسفانه در کشور ما به آموزش هنر اين وسيله شگفت انگيز برای برقراری ارتباط ميان انسانها توجهی نمی شود. با برگزاری چند جلسه آموزش هنر برای معلمان، توسط افراد غير متخصص نمی توان در معلمان و دانش آموزان درک هنری بوجود آورد.

نتيجه گيری:

زبان هنر، اصيل ترين، خالصترين و رساترين زبانهاست که به کمک آن می توان افراد جامعه را بسوی پيشرفت و تعالی سوق داد. هنر به زندگی تحرک می بخشد و عاملی برای رشد تفکر و ايجاد فلسفة خاصی برای زندگی می شود و در جنبه های مختلف اجتماعی ارزشمند واقع شده و ابعاد معنوی وجود انسان را تقويت می کند.

گروهی از زبان هنری برای توسعه آموزش و پرورش، تعدادی نيز برای توسعه اقتصادی، سياسی و اجتماعی و مذهبی... استفاده می نما يند.

ارائه ی امور پرورشی به مخاطبین می بایست جذاب باشند منشأ این جذابیت بعد زیبایی شناختی ارائه ی آنهاست،لازمة توسعه فعاليتهای امور تربيتی از طريق هنر، افزايش مهارت مخاطبين در برقراری ارتباط و ادراک بصری می باشد.

هنر در ايجاد و پايه ريزی سنتهای فرهنگی حائز اهميت است و کودکانی که تجارب خلاقة هنری دارند، آن را بهتر درک می کنند و برای آن ارزش بيشتری قائل هستند. براستی چنين است؛ زيرا ذوق و خلاقيت هنری برای آنان معنی دارتر خواهد بود. ضروریست همه ی مربیان تربیتی و معلمان و دانش آموزان کارگاههای عملی هنری را با موفقیت به پایان برسانند تا به درک هنری و ارتباط تصویری دست یابند و همچنین یادگیری الفبا ی زبان هنر و ادراک هنری لازمه ی توسعه ی هر فعالیتی بوسیله زبان هنر، می باشند. چنانچه ما بتوانيم افراد متخصص برای آموزش درس هنر تربيت کنيم خواهیم توانست هم وطننان هنرمند، با ادراک هنری بالا تربيت کنيم برای شکل گيری شخصيت هنری در دانش آموزان می بايست از دوران کودکی مربی آگاه و که دارای ادراک هنری صحيح از فعاليتهای هنری کودکان می باشند مسؤو ليت تربيت آنها را بعهده گِيرند تا با بازخوردهای درست موجبات پرورش استعداد هنری آنها را فراهم نمايند. مربیان تربیتی به عنوان پرچم داران تربیت و اصلاح جامعه باید از هنربه عنوان ابزاری کارآمد در بهبود فعالیت های تربیتی و فرهنگ جامعه استفاده نمایند و از طریق هنر، علوه بر ارشاد دانش آموزان، جامعه را از گزند تهاجم فرهنگی برهانند و به سوی تعالی و رشد سوق دهند. هنر به عنوان مؤثر ترین ابزار در پرورش روح و روان دانش آموزان نقش کلیدی دارد که مربیان نباید از این ابزار غافل بمانند.(کریمی.1387.ص7)

پیشنهادات:

1_پیشنهاد می شود در مراکز تربیت معلم مربیان پرورشی دروس تخصصی رشته های هنری را بیاموزند تا تجربیات هنری ، تفکرات و اصول بصری و زیبایی شناسی شان افزایش یابد در صورت نداشتن تجربه هنری توانایی مدیریت و استفاده از هنر در توسعه فعالیت های امور تربیتی را نخواهند داشت..

پیشنهاد می شود محیطی مناسب برای آموزش عملی درس هنر در مدارس با کمک مربیان متخصص ایجاد گردد. 2_

3_متأسفانه کارشناسان در بعضی مناطق هنوز به ارزش این زبان شگفت انگیز پی نبردند و با وجود دبیران تخصصی، درس هنر را غیر تخصصی ها تدریس می کنند. لازمه ی توسعه ی هر فعالیتی بوسیله زبان هنر ، یادگیری الفبای زبان هنر و درک هنری می باشد. پیشنهاد می شود برنامه ریزی درسی در خصوص رشته های مختلف هنری به صورت نظری و عملی مورد توجه ویژه قرار گیرد.

پیشنهاد می شود آموزه های دینی با برنامه ریزی مناسب و همراه زبان رسای هنر آموزش داده شوند.4

منابع:

جان لنکستر( 1373). هنر در مدرسه (سید عباس زاده، میر محمد، مترجم ) تهران: انتشارات مدرسه. ص12

رستمی پور، علی.(1378).راهنمای اجرای فعالیت پرورش"آیین مطالعه و پژوهش"ویژه دوره ی متوسطه.تهران: وزارت آموزش وپرورش،معاونت پرورشی،انتشارات تربیت.صص15-35

.3- لس هیوود وهمکاران (1380).اوقات فراغت (احسانی، محمد، مترجم).تهران :انتشارات امید دانش ص91،92،289

محمد پور، آیت الله.(1382).آموزش هنر در مدارس دوره ی ابتدایی.تهران: مؤسسه فرهنگی منادی تربیت. صص11-12-17-62-68.

شفیعی، کمال الدین و محمد پور آیت الله (1383).آموزش نمایش، بازی خلاق در مدارس دوره ی ابتدایی. تهران: انتشارات آزمون نوین. ص1-12.

سلطانی،فاطمه (1387). اثر هنر نقاشی در تربیت . نشریه نگاه . وزارت آموزش و پرورش . ص 12. شماره

350.

کریمی،اکبر (1387). نقش هنر در فعالیت های امورتربیتی . نشریه نگاه . وزارت آموزش و پرورش . ص 7. شماره

373.

عبدالحسینی ، رمضان (1387) رنگ ها شما را خلاق تر می کنند. نشریه نگاه . وزارت آموزش و پرورش . شماره 375. ص10


[ بازدید : 10062 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ سه شنبه 26 مرداد 1395 ] [ 17:44 ] [ مصیب زارع اولادی ]
نام :
ایمیل :
آدرس وب سایت :
متن :
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) =D> :S
کد امنیتی : ریست تصویر
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]